برای شکل گیری یک مبادله ی نمادین میان من و دیگر هنرمندان (۱۹ مجسمه ساز شرکت کننده در بخش نهایی) از فرایند اجرا و ساخت مجسمه های آن ها در زمان های مختلف (بدو شکل گیری، مراحل ساخت و تکمیل آن) صدا برداری شده و مجموعه این اصوات در قالب یک کاست مغناطیسی ضبط می شود. سپس جعبه محتوی کاست در یک قالب مکعبی قرار می گیرد و پس از آن عملیات بتن ریزی در داخل قالب انجام می شود. به این ترتیب کاست در داخل یک مکعب بتنی جای می گیرد. پس از اتمام عملیات بتن ریزی و آماده سازی آن، در مرحله نهایی، مکعب بتنی در یک پوسته ی سیاه رنگ از جنس پلکسی گلاس قرار خواهد گرفت. درج نام هنرمند، عنوان اثر او و ساعت و زمان دقیق اصوات ضبط شده بر کاست (که درعمق بتن قرار گرفته است) روی جداره فوقانی جعبه ی پلکسی گلاس، به عنوان مستندی صوتی از فرایند اجرای اثر حکاکی می شود.
این کاست ضبط شده از مراحل اجرای آثار هنرمندان که مستندی صوتی از فرایند خلق آثار مذکور است، در مکعب سازه ای بزرگتر (در واقع مکعب بیستم) نصب و جایگذاری می شوند.
این مکعب در حقیقت استعاره ای از فرایند مبادله ی میان من و دیگر هنرمندان است و ساختار آن متشکل از ۱۹ مکعب دیگر خواهد بود که در آن جای گرفته اند.
ساختار مفهومی و هندسی این مجسمه متاثر از یک ماندالای هندی است و از طرفی تمثیلی از وحدت در عین تکثر.
در این [سازه – مجسمه]، امکان عبور و مرور مخاطب و مشاهده مکعب ها فراهم شده است. به این ترتیب نفوذپذیری، مکانیت و خلق فضا در آن میسر خواهد شد. عبور رهگذران و مخاطبان از بستر این مجسمه یادآور تشابهات و تاثیرات برگرفته از ساختارهای فرمی و زیباشناختی معماری ایرانی است. ساباط ها موجود در بافت معماری شهرهای گذشته ی ایران که در آن ها امکان درنگ و ایستادن و تامل میسر بوده است، الهام بخش ما برای طراحی چنین [مکان - مجسمه] بوده است. نور از جداره فوقانی و جانبی به درون ساختار نفوذ می کند و بدینگونه مجسمه ای که در مقابل دیدگان مخاطب یا رهگذر ظاهر می شود، مجسمه ای از نور و صدا و زمان است (که مادیت و جسمیت آن ها هرگز آشکار نیست) که هر کدام به طریقی به درون این ساختار راه پیدا کرده اند.